«در محیطهای ادیبانهای که در سنین 22 تا 27 سالگیام از کنارشان گذشتم، بزرگترین خطری که احساس کردم این بود که این محیطها ممکن است مرا از اصل و مسیر خودم دور کنند، چون آنها برای خود و زندگانی خود ملاک و معیارهایی داشتند که از نظر من مضحک و گاهی گریهآور بود. تقریبا میتوانم بگویم اکثریت قریب به اتفاق ایشان دنبال خود، از طریق بازتاب خود در دیگران میگشتند. بنابراین اگر کسی آنها را نمیدید و یا دربارهشان حرف نمیزد، خود را نبود حس میکردند. این رو عطش ناخوشایندی به نمایاندن خود به دیگران داشتند.»
از کتاب نون نوشتن، نوشتۀ محمود دولتآبادی، ص 47
ادامه خواندن از «نونِ نوشتن» تا «هـِ هویت»0