در هفتم محرم، نامهای از ابن زیاد به کربلا رسید که:
«میان حسین و یارانش و آب فرات حائل شو، تا اینکه یک قطره آب نچشد، چنانکه با عثمان چنین رفتار شد.»
وقتی این نامۀ ابنزیاد را خواندم دلم میخواست میتوانستم سرم را در کتاب فرو کنم، طوری که روبهروی ابن زیاد قرار بگیرم و به او بگویم: «چطور رویت شد چنین نامهای بنویسی؟»
بیایید برگردیم به زمان عثمان. در زمان او، وضع حکومت بسیار آشفته بود. مردم معترض بودند. نزدیکان عثمان تا میتوانستند از بیتالمال بهره میبردند. عثمان هم نه خودش و نه نزدیکانش چهرۀ مقبولی در بین مردم نداشتند.
اولین نفری که حکم به قتل عثمان داد، عایشه بود. میخواست طلحه حکومت را به دست بگیرد. بعد هم که خیالش جمع شد که عثمان به دست آشوبگران دیر یا زود کشته خواهد شد، بار سفر بست و به حج رفت.
از آنطرف امیرالمومنین بارها و بارها به عثمان هشدار داد، نصیحتش کرد، مردم را به آرامش دعوت کرد. اما طلحه در مدینه مانده بود و در آتش فتنه فوت میکرد.
عثمان 40 روز در محاصره مصریان بود. مصریان برای اعتراض به وضع شهرشان به مدینه آمده بودند. و طلحه که خیال حکومت در سر میپروراند، با مردم نماز میخواند. طلحه و زبیر زمام امور را به دست گرفته بودند.
طلحه از رسیدن آب به خانۀ عثمان جلوگیری کرد و نمیگذاشت آب آشامیدنی به آنجا برسد.
عثمان کسی را نزد علی فرستاد و از او کمک خواست. امیرالمومنین که قبل از این هم با طلحه صحبت کرده بود، دوباره با او صحبت کرد اما وقتی دید طلحه طفره میرود خشمگین شد و آب به در خانه عثمان رساند.
دوباره آب را بر عثمان بستند. عثمان به بالای پشت بام آمد و به مردم گفت:
«آیا علی در میان شماست؟»
مردم گفتند خیر.
پرسید: «سعد هست؟» مردم گفتند نه.
بعد کمی فکر کرد و سر به زیر آورد و گفت:
«کسی هست که به علی بگوید تا به ما آب برساند؟»
چون این خبر به علی رسید، سه مشک پر از آب به خانۀ عثمان فرستاد.
هر روز که میگذشت، مردم آشفتهتر میشدند. به علی خبر دادند که میخواهند عثمان را بکشند، حضرت امیر به پسران خود، حسن و حسین دستور داد:
«شمشیرهای خود را بردارید و در خانۀ عثمان بایستید و اجازه ندهید کسی به او دست یابد.»
امام حسن و امام حسین در دفاع از عثمان زخمی شدند و سر قنبر شکست و به سختی مجروح شد. اما عدهای مخفیانه از دیوار خانه عثمان بالا رفتند و او را کشتند. حتی وقتی عثمان به قتل رسید، مردم جنازهاش را سنگباران کردند و حضرت امیر عدهای را مامور کرد تا از سنگباران جنازه جلوگیری کنند.
طلحه و زبیر و عایشه، همانهایی که عثمان را کشتند، جنگ جمل را به خونخواهی عثمان شروع کردند.
حالا نوبت ابنزیاد شده، چقدر وقیحانه آب را به انتقام عثمان بر کسی بست که دقیقا به عثمان آب رسانده بود.